دختر آسیایی به آرامی و طولانی با زبانش خروس را نوازش کرد و توپ ها را نیز فراموش نکرد. هر میلیمتر کار میکرد، در حالی که آنقدر ناله میکرد که شریک زندگیاش میخواست او را لعنت کند. خروسش فقط بین سینه های زیبایش جا می گرفت و نوک سینه های صورتی او متورم می شدند. او دراز کشید و خواست که او را در درونش تقدیر کند. پایان دادن به شکم او لذت خاصی به او داد. با دست خروسش را نوازش کرد. ای کاش من همچین دختر آسیایی داشتم، چون همه آنها بسیار خوش خلق هستند.
شکاف| 47 چند روز قبل
پسر عالیه
چیژیک| 39 چند روز قبل
من با دیکم دراز می کشم... لعنت به من... من بیشتر می خواهم.
مارگوشا| 50 چند روز قبل
مو قرمز ممکن است کاملاً برهنه سر کار بیاید - نه دامن و نه بلوز جذابیت او حتی سعی نمی کنند آن را پنهان کنند. بنابراین جای تعجب نیست که رئیس جوان در نهایت دیک خود را به گونه او چسباند. چه کسی با دیدن آن سینه ها و الاغ ها در دسترس تقریباً باز هر روز مقاومت می کند؟ من حتی چنین مردی را نمی شناسم و هیچ زنی را هم نمی شناسم که آن را دوست داشته باشد!
دختر آسیایی به آرامی و طولانی با زبانش خروس را نوازش کرد و توپ ها را نیز فراموش نکرد. هر میلیمتر کار میکرد، در حالی که آنقدر ناله میکرد که شریک زندگیاش میخواست او را لعنت کند. خروسش فقط بین سینه های زیبایش جا می گرفت و نوک سینه های صورتی او متورم می شدند. او دراز کشید و خواست که او را در درونش تقدیر کند. پایان دادن به شکم او لذت خاصی به او داد. با دست خروسش را نوازش کرد. ای کاش من همچین دختر آسیایی داشتم، چون همه آنها بسیار خوش خلق هستند.
پسر عالیه
من با دیکم دراز می کشم... لعنت به من... من بیشتر می خواهم.
مو قرمز ممکن است کاملاً برهنه سر کار بیاید - نه دامن و نه بلوز جذابیت او حتی سعی نمی کنند آن را پنهان کنند. بنابراین جای تعجب نیست که رئیس جوان در نهایت دیک خود را به گونه او چسباند. چه کسی با دیدن آن سینه ها و الاغ ها در دسترس تقریباً باز هر روز مقاومت می کند؟ من حتی چنین مردی را نمی شناسم و هیچ زنی را هم نمی شناسم که آن را دوست داشته باشد!
چه کسی از ورونژ بدش نمی آید؟ شماره دخترو بده...
وای منم همینو دوست دارم